حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ابی الزبیر. محدث است : ابی حاتم آرد که حسن بن عرفه گفت از پدر خود ازحارث پرسیدم گفت او شیخی است و چندان بزیست که ابوزرعه و اصحاب ما او را درک کردند و از او حدیث نوشتند. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 149 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...