اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [رِ ] (اِخ ) ابن ابی هاله ، نباش بن زرارةبن وقدان بن حبیب بن سلامةبن عدی بن جروةبن اسیدبن عمروبن تمیم . پدر او، نباش بن زرارة که او را زرارةبن النباش و مالک بن النباش بن زرارة و هندبن زرارةبن النباش نیز گویند، پیش از پیغمبر (ص ) شوهر خدیجه ، زن آن حضرت ، بود و حارث برادر هندبن ابی هاله ٔ ربیب پیغمبر (ص ) است . ابن الکلبی و ابن حزم گویند که حارث نخستین کسی است ، که در زیر رکن یمانی ، در راه خدا کشته شد. عسکری گوید که چون پیغمبر (ص ) به امر خدا، امر خود آشکار کردن خواست در مسجدالحرام برخاست و گفت : «قولوا لااله الا اﷲ تفلحوا» گروهی بمخالفت برخاستند و صریخ به کسان خود پیوست ، و حارث بدو برخورد و با صریخ و همراهان و کسان وی دست و گریبان شدند و حارث کشته شد و این اول کسی باشد که در اسلام بشهادت رسید.و سیف ، در فتوح از سهل بن یوسف ، و سهل بنقل از پدر خود و او بنقل از عثمان بن مطعون آرد که گفت پس از شهادت حارث بن ابی هاله ، که بسال هشتم هجری بود نخستین وصیتی که پیغمبر (ص ) بما فرمود، و ما چهل تن بودیم ، و سوای ما کسی در مکه مسلمانی نگرفته بود. الحدیث . رجوع به کتاب الاصابه چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 306 و ج 6 ص 294 و اعلام زرکلی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد منبه اموی . از بزرگان بنی امیه است که با کسان خود ساکن دیر هند، از اقلیم آبار، در غوطه ٔ دمشق ، بود. ازدی ، در آ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدة (و بقولی عبیدة)بن ریاح غسانی . محدث است . طبرانی و خطیب و حافظ از او اخراج کنند که وی از ابن منیب نقل کند ک...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدبن رزاح بن کعب انصاری ظفری . صحابی است . ابوعمرو گوید حارث و پسر او، نصر را صحبت است رجوع بکتاب الاصابة چ مصر ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبید ازدی . رجوع بحارث بن عبداﷲ ازدی شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیداﷲ. از مردم معاصر هارون الرشید است و از اسحاق موصلی سماع دارد و یوسف بن عمر مدنی از او روایت کند. رجوع بعقدالف...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدالایادی مکنی به ابی قدامه . تابعی و محدث است ، و ابوداود از وی روایت کند که گفت مطر وراق را شنودم که میگفت :...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدة، که او را حارث بن عمیر کلاعی نیزگویند. ابن حبان گوید کنیت او ابووهب است وی قاضی حمص و از محدثین و تابعین ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدةبن حارث بن المطلب بن عبدمناف المطلبی . پدر او در وقعه ٔ بدر بشهادت رسید. بلاذری حارث را در زمره ٔ فرزندان عبیدة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدةبن حارث بن عبدالمطلب بن عبدمناف قرشی مطلبی . بلاذری و دیگران او را در زمره ٔ نسابین آرند و عسقلانی گوید که حا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عتبة. محدث است و از علاء ابن کثیر روایت دارد و عُمیربن عمران ازاو روایت کند. رجوع به عیون الاخبار ج 3 ص 34 شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.