حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن افلح . محدث است .و ابن معین گوید او ثقه نیست و ساجی و عقیلی او را از زمره ٔ ضعفا گفته اند. علی بن الحسین بن الجنید از وی روایت کند و او را ثقه خواند و ابن النجار ذکر او می آورد و مروان بن معاویه از او روایت دارد و حدیث «من صلی فی هذاالمسجد، یعنی مسجد قباء، کان له عدل عمرة» را محمدبن یحیی از طریق حارث از ابن عمر روایت کند. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 147 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...