حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن الازمع [ الهمدانی ]بن ابی تینه بن عبداﷲبن مرابن مالک بن حرب بن حارث بن سعدبن عبداﷲبن وداعة.ابن عبدالبرو عبدان او را صحابی گفته اند وی در اواخر روزگار معاویه وفات کرده است . و ابن شاهین او را تابعی میگوید و گوید درک جاهلیت نیز کرده است . ابن سعد نسب او را بنحو مذکور آورده و در طبقه ٔ اولی از تابعین اهل کوفه شمرده است و گوید در اواخر زمان معاویه وفات کرد. بخاری نیز ذکر او کرده است ابن ابی حاتم و مسلم و ابن حبان و خلیفةبن خیاط او را در زمره ٔ تابعین ذکر میکنند. رجوع بکتاب الاستیعاب ج 1 ص 108 و رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 53 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۱ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن حنظلةالغیل . از بزرگان اوائل نیمه ٔ دوم قرن اول هجری است . حارث با پدر و هفت برادر خود نزد یزیدبن معاویه ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سائب بن مطلب بن اسیدبن عبدالعزی بن قصی القرشی الاسدی . ابن شاهین از ابن ابی داود آرد که حارث در زمره ٔ ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سعدبن عمروبن قیس بن عمروبن امری ٔ القیس بن مالک الأغربن ثعلبةبن کعب بن خزرج بن حارث بن خزرج انصاری ، ک...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن کعب بن عمروبن عوف بن مبذول انصاری اوسی .صحابی است . عدوی گوید وقعه ٔ حدیبیه و وقایع بعد از آن را درک کرده ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن نوفل . ابن قتببه داستانی از او نقل کند. رجوع به ج 1 عیون الاخبار ص 255 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲبن وهب الأزدی النمری الدوسی . او محدثی نزیل فلسطین و بقولی صحابی است . ابن منده گوید که بخاری او را صحابی ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الاعور مکنی به ابی زهیر، تابعی است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ البجلی از بزرگان عرب صدر اسلام است . ابن عندة گوید او صحابیست و ابن حجر گوید حارث شرف صحبت نیافته است و حت...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ ثغلبی کوفی . ابن النجاشی او را از رجال شیعه شمرده است و گوید محمدبن سالم بن عبدالرحمن ازدی از او روایت کند...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ جهنی . صحابی است . ابن سعد و جز او از طریق سعیدبن خالد جهنی روایت کنند که سعید گفت ضحاک بن قیس مرا پیش حارث...