حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس بن معاذبن النعمان الانصاری .صحابی و برادرزاده ٔ سعدبن معاذ رئیس قبیله ٔ اوس است و گویند وی غزوه ٔ خندق را دریافته است و مبنای این قول گفته ٔ عائشه است ،که احمد از طریق علقمة بن وقاص از او نقل کند که گفت : «خرجت یوم الخندق فسمعت حسا فالتفت فاذا انا بسعدبن معاذ و معه ابن اخیه الحارث بن اوس یحمل مجنة» و ابوعمرو گوید حارث شاهد جنگ بدر نیز بوده است و در احد بشهادت رسیده ولی میان این دو قول ، چنانکه عسقلانی هم متوجه است ، منافات باشد. چه وقعه ٔ احد مدتها پیش از خندق روی داد و آنکس که در احد شهید شده چگونه خندق را درک تواند کرد؟ و عسقلانی گوید نام او را در شهداء احد نیافته ام و «حارث بن اوس بن معاذ» را که ابن اسحاق در زمره ٔ شهداء احد آرد نمیگوید که وی برادرزاده ٔ سعدبن معاذ است ، بنابراین تواند بود که حارث شهید احد کس دیگر باشد. رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 287 و ج 2 ص 69 و ج 7 ص 192 و امتاع الاسماع ص 108 و 109 و 252 و 432 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن علی وراق مکنی به ابی القاسم . از بزرگان اهل تقوی و رؤساء معتزله است . وی از مردم خراسان و از طبقه ٔ جبائی است و...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمر، یا عمران و یا عمرو. مکنی به ابی وهب ، محدث است و عسقلانی او را مجهول داند و گوید شاید که وی همان ابو وهب ، حا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمران جعفری کلابی منسوب به جعفربن کلاب بن ربیعةبن صعصعة. شیخ طوسی در رجال او را از اصحاب امام صادق علیه السلام...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمر اشعری (نام پدر او را عمرو نیز گفته اند). وی از قضات دمشق بروزگار عبدالملک بن مروان بود و مردی قصه ای بروی بردا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمر طاحی مکنی به ابی عمران . محدث است و از شدادبن سعید روایت کند. عسقلانی او را مجهول گفته است . رجوع به لسان ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمر هذلی صحابی و بقول واقدی تابعی و از عمروبن مسعود روایت دارد. واقدی و ابن حبان گویند وی بعهد پیغمبر (ص ) بدنیا ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو. (یا حارث ) بن مالک و یا حارث بن الطلاطلة [ طُ ] ۞ . یکی از دشمنان پیغمبر(ص ) است از قریش . رجوع به امتاع الا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو. یکی از ملوک حیره از آل نصر یا آل لخم ، معاصر انوشیروان است . رجوع به آل نصر شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن تمیم . پدر یکی از قبایل عرب بجاهلیت است و فرزندان او قبائل الحبطات باشند. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدال...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن ثعلبة، و بعضی گفته اند حارث بن عمروبن حارث بن ایاس بن عمروبن سهم بن نضلةبن غنم بن ثعلبةبن معن بن مالک بن ...