اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن بدل السعدی ، و نام او را حارث بن سلیمان ، و یا سلیم بن بدل ، و بقولی عبداﷲبن الحارث بن بدل گفته اند. گروهی چون بغوی و مطین و باوردی و ابن شاهین او را در زمره ٔ صحابه آورده اند و از طریق معاذبن معاذ، و او بنقل از محمدبن عبداﷲ الشعیثی از حارث بن بدل روایت کنند که گفت : «شهدت [ مع ] النبی ۞ صلی اﷲ علیه و آله وسلم یوم حنین فانهزم اصحابه » بغوی ، در معجم الصحابه در این قول تردید کند و گوید شعیثی این حدیث را سماع ندارد و کسی از صحابه را ندیده است و ابن عبدالبرّ، در استیعاب ، بواسطه ٔ ضعف شعیثی ، که در این روایت منفرد است ، و اضطراب در حدیث مذکور، آن را صحیح نمیداند و عسقلانی نیز با او موافق است و گوید حارث شرف صحبت نیافته و تابعی است و او را در زمره ٔ آنانکه درک صحبت نکرده و بغلط صحابی خوانده شده اند نام میبرد. و ابوزرعة دمشقی حارث را در طبقه ٔ سوم از تابعین شامی بشمار آورده و گوید شعیثی از حارث روایت دارد و چون ابوحاتم (ابن ابی حاتم ) را مسلم است که شعیثی هیچیک از صحابه را درک نکرده ، گوید اورا صحبت نیست و مجهول است . لکن ابن عساکر در تاریخ خود آورده است که حارث صحبت پیغمبر (ص ) را درک کرده است . رجوع به کتاب الاستیعاب فی معرفة الاصحاب چ حیدرآباد ج 1 ص 108 و کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 69 و لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 147 و 148 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سُراقة. محدث است . شیخ طوسی او را در زمره ٔ رجال شیعه آرد و گوید از اصحاب علی (ع ) بود. رجوع به لسان المیزان چ ح...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سراقةبن حارث الانصاری النجاری . صحابی است و ابوالاسود بنقل از عروة او را از شهیدان بدرشمرده است و بعضی گویند نام ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سُریج التمیمی از شجعان و بزرگان ساکن خراسان بوده است . وی در سنه ٔ 116 هَ. ق . بر امیر خراسان خروج کرد و جامه ٔ سی...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سریج نقال . یکی از فقها و محدثین که در باب او بسیارسخن گفته اند، گروهی او را ضعیف و مجهول و حتی کذاب میدانند و گ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعد. محدث است ، بقول ابن حجر گروهی به اشتباه او را صحابی دانند و از او این حدیث نقل کنند: یا رسول اﷲ ارایت دواء ن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعدبن ابی وقاص . محدث است . رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 151 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعد حجوری . وی منسوب است به حجور که نام قبیله ای است از همدان و از شعراء آن قبیله میباشد و در باب جنگ ابی الهند...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید. محدث است و از ایوب بن مدرک روایت دارد. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 151 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید (سعد) ابن ابی ذئاب الدوسی . ابن حبان او را از ثقات تابعین گفته است و گوید عمر او را بمصدقی فرستاد. حارث پسر عم...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید. مکنی به ابی محمد. تابعی است .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.