گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حارث نویسه گردانی: ḤARṮ حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن بسخر. ۞ ابن الندیم در قسمت «الکتب المؤلفه فی الطبیخ » گوید:« کتاب الطبیخ للحارث بن بسخر» رجوع به الفهرست ابن ندیم چ مصر ص 440 و رجوع به عیون الانباء ج 1 ص 153 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۸ ثانیه واژه معنی تمنه حارس تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود. حارس السماء حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ صفحه ۴۴ از ۴۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود