حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن جندب العبدی . مردی از وفد بنی عابس بن عوف ، از بطن عبدالقیس ، بخدمت رسول میباشد و وی آنگاه که بشرف رؤیت رسول (ص ) رسید اسلام آورد. رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 288 و ج 3 ص 236 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلیم بن عبیدبن سفیان بن مسعودبن سلیمان جهنی بصری . از رجال زمان سلیمان بن عبدالملک است ، و پدر او از اشراف و بزرگا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سمی بن رواس بن دالان بن صعب بن حارث بن مرهب همدانی المرهبی . ابن الکلبی گوید که او وقعه ٔ قادسیه را درک کرد، و ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سواد انصاری . صحابی است . ابوالاسود بنقل از عروة اورا در زمره ٔ کسانی که غزوه ٔ بدر را دیده اند آرد. رجوع به کتاب الا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سوید. از کسانی است که در وقعه ٔ جمل با طلحه و زبیر بود. و او است که گوید: «واﷲ ما رایت مثل یوم الجمل لقد اشرعوا ر...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن سویدبن صامت انصاری الاوسی . ابن اثیر گوید اهل نقل را اتفاق بر این است که حارث ، مجذربن ذیاد را بکشت و پیغمبر (ص )...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن سوید التمیمی مکنی به ابوعایشه . از تابعین و محدثینی است که گویند جاهلیت را درک کرده و بقول ابن عیینة از بزرگان ا...
حارث .[ رِ ] (اِخ ) ابن سوید التمیمی الکوفی . مکنی به ابوعائشه . ابن مندة او را صحابی میشمارد و از طریق حمید اعرج از مجاهد در باب حارث بن سو...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن سوید پدر سجاح است و سجاح همان زنی است که به عهد ابوبکر دعوی پیغامبری کرد و بعد از آن با مسیلمة الکذاب یکی شد و م...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سهل بن ابی صعصعه ٔ انصاری . صحابی است ، از بنی مازن بن النجار، نفیلی بنقل از محمدبن سلمة از ابن اسحاق ، آردکه او وقعه...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن شبل بصری ، محدث است و از ام النعمان الکندیه روایت دارد یحیی و دارقطنی و بخاری و ابو حاتم وساجی و ابن جارود و عق...