اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حاطب انصاری . بعضی او را از بنی عبدالاشهل و برخی از بنی عمروبن عوف گفته اند و کسانی که او را از بنی عمروبن عوف شمرند نسب وی را چنین آورده اند: حارث بن حاطب بن عمروبن عبیدبن امیةبن زیدبن مالک بن عوف بن عمروبن عوف بن مالک بن الاوس الانصاری الاوسی ، مکنی به ابی عبداﷲ. صحابی و برادر ثعلبةبن حاطب است . موسی بن عقبه گوید او درک غزوه ٔ بدر کرده است و همو و ابن اسحاق می آورند که آنگاه که حارث ببدر روی آورد پیغمبر (ص ) اوو ابولبابه را از الروحاء باز گردانید و او پیامی به عمروبن اوس فرستاد. ابن منده باشتباه این مطلب را در باره ٔ حارث بن حاطب قرشی جمحی سابق الذکر آورده است . طبرانی بسندی ضعیف آرد که این حارث وقعه ٔ صفین رادر رکاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام درک کرده واقدی گوید حارث وقعات احد و خندق و حدیبیه را بدید و در وقعه ٔ خیبر بشهادت رسید. رجوع به کتاب الاستیعاب ج 1ص 109 و کتاب الاصابه چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 289 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حارث .[ رِ ] (اِخ ) ابن ظالم انصاری خزرجی . مکنی به ابوالاعور. او صحابی بدری است . رجوع به قاموس الاعلام شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ظالم بن غیظبن مرةبن عوف بن سعدبن ذبیان . مکنی به ابولیلی . از فتاکان و دلیران مشهور عرب است در جاهلیت ، و در بزرگ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عاصم . نووی در بحث از اذکار، از حدیث ابی مالک اشعری که «الطهور شطرالایمان » سخن گوید نام او را حارث بن عاصم آرد. ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عامربن نوفل معروف به صاحب الرفادة ۞ از بزرگان قریش و از جماعت بنی نوفل است و رفادة او را بود و در وقعه ٔ بدر کشته...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبادبن ۞ قیس بن ثعلبة بکری . مکنی به ابی منذر و ابوبجیر. از حکیمان و دلیران و بزرگان و شاعران عرب است در جاهلیت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عباس . محدث است و از او روایت شده است که ابومسهر را گفت هیچکس شناسی که امر دین امت نگاه دارد. ابومسهر گفت جز ج...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عباس بن عبدالمطلب الهاشمی پسر عم رسول (ص ). وی شرف صحبت نیافته است . ابوعمر گوید همه ٔ فرزندان عباس را رؤیت باش...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عباس بن الولیدبن عبدالملک . مادر او دختر قطری بن الفجاءة است . رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید عریان ج 5 ص 186 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد، و بقولی عبدة،از وی ابومخنف ، بنقل از او، آرد که حارث وقعه ٔ یرموک را دریافت و نیز از او نقل کند که گفت «در گر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن مکنی به ابی ذباب از متقدمین رواة و محدثین است ، از عبدالاعلی بن عبداﷲبن عامر القرشی روایت کند و روایات ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.