حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حرمل بن تغلب بن ربیعه ٔ حضرمی ، و بقولی رهاوی ، تابعی ومحدث است و از علی علیه السلام و عبداﷲبن عمروبن العاص روایت کند، عبدالرحمن تنوخی گوید که او عهده دار قضاء شام بود. ابن سمیع او را در زمره ٔ طبقه ٔ دوم از تابعین شام آورده و ابن منده گوید که او قدری بود. وبعضی او را بغلط مصری دانسته اند. رجوع به تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام سنه ٔ 1331 ج 3 ص 436 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۶ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲ مدینی . محدث و از موالی بنی سلیم است ، از اسحاق فروی بنقل از مالک و او از نافع و نافع از ابن عمر آرد که پیغمبر ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الهمدانی . از اصحاب علی (ع ) است . صاحب حبیب السیر گوید، درسنه ٔ خمس و اربعین معاویة حارث بن عبداﷲ را از حکومت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان . یکی از بزرگان عرب . او بدست و علةبن عبداﷲبن حارث کشته شد. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 3 ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب . وی از بزرگان بنی هاشم بن عبدمناف و عم رسول اکرم است . عبدالمطلب را یازده و یا سیزده پسر بوده است که ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد شمس خثعمی . بخاری و ابن حبان او را صحابی گفته اندو ابن مندة وی را از عداد شامیان شمارد. رجوع به کتاب الاصابة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) (غُبشان ) ابن عبد عمروبن بُوَی ّ ابن مِلکان مقریزی نام او برده است . رجوع به امتاع الاسماع ص 24 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد عمروبن معاذبن یزیدبن عمروبن الصعق بن نفیل بن عمروبن کلاب بن ربیعة ابن عامربن صعصعة الکلابی . وی پدر زفر، و جا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد قیس بن لفیطبن عامربن امیةبن ظرب بن حارث بن فهر قرشی فهری ، که او را حارث بن قیس نیز گفته اند. صحابی است .و ابن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد کُلال بن نصربن سهل بن عریب بن عبد کلال بن عبیدبن فهدبن زیدالحمیری . یکی از اقیال یمن است . و همدانی ، در انساب ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد مناف . صحابی و محدث است و روایت کند که پیغمبر را در باب میراث عمه و خاله پرسیدند آن حضرت فرمود: جبرئیل مرا خ...