حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حسان بن کلده ٔ بکری . و بقولی ربعی ، ذهلی .و بعضی او را حارث بن یزیدبن حسان ، و برخی حریث بن حسان ، گفته اند. وی از بطن بنی ذهل بن شیبان است . ابووائل و سماک بن حرب و ایادبن لقیط از او روایت آرند. بغوی گوید حارث ساکن بادیه بود و طبرانی بنقل از طریق سماک بن حرب گوید آنگاه که حارث بدرک صحبت پیغمبر(ص ) نائل آمد زنی بحباله ٔ نکاح آورد و عرب را رسم چنان بودکه داماد باید تا چند روز در خانه ماند، در این امربا وی سخن گفتند او گفت :«واﷲ ان امراءةً تمنعنی من صلاة الغداة فی جمع لا مراءة سوء» و یا بروایت خود او،آنگاه بخدمت رسول (ص ) رسیده است که رسول صلوات اﷲ علیه عمروبن العاص را بغزوه ٔ سلاسل فرستاده بود. عسقلانی حدس میزند که حارث بن حسانی را که احنف پس از فتح خراسان ، بسرخس فرستاد همین حارث است . رجوع به کتاب الاستیعاب چ حیدرآباد ج 1 ص 109 و کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 290 شود. و در الاعلام زرکلی آمده است : ابن حسان ذهلی بکری از شرفا و سادات و فرمانروایان و شجعان صحابه است او وقعه ٔ جمل را درک کرده است و در این جنگ ، در سنه ٔ 36 هَ . ق . با پسر و پنج تن از کسان خود کشته شد. رجوع به الاعلام زرکلی ج 1 ص 201 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عبداﷲ مدینی . محدث و از موالی بنی سلیم است ، از اسحاق فروی بنقل از مالک و او از نافع و نافع از ابن عمر آرد که پیغمبر ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الهمدانی . از اصحاب علی (ع ) است . صاحب حبیب السیر گوید، درسنه ٔ خمس و اربعین معاویة حارث بن عبداﷲ را از حکومت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمدان . یکی از بزرگان عرب . او بدست و علةبن عبداﷲبن حارث کشته شد. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 3 ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب . وی از بزرگان بنی هاشم بن عبدمناف و عم رسول اکرم است . عبدالمطلب را یازده و یا سیزده پسر بوده است که ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد شمس خثعمی . بخاری و ابن حبان او را صحابی گفته اندو ابن مندة وی را از عداد شامیان شمارد. رجوع به کتاب الاصابة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) (غُبشان ) ابن عبد عمروبن بُوَی ّ ابن مِلکان مقریزی نام او برده است . رجوع به امتاع الاسماع ص 24 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد عمروبن معاذبن یزیدبن عمروبن الصعق بن نفیل بن عمروبن کلاب بن ربیعة ابن عامربن صعصعة الکلابی . وی پدر زفر، و جا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد قیس بن لفیطبن عامربن امیةبن ظرب بن حارث بن فهر قرشی فهری ، که او را حارث بن قیس نیز گفته اند. صحابی است .و ابن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد کُلال بن نصربن سهل بن عریب بن عبد کلال بن عبیدبن فهدبن زیدالحمیری . یکی از اقیال یمن است . و همدانی ، در انساب ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد مناف . صحابی و محدث است و روایت کند که پیغمبر را در باب میراث عمه و خاله پرسیدند آن حضرت فرمود: جبرئیل مرا خ...