حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن خالدبن العاصی بن هشام بن المغیرةبن عبداﷲبن مخزوم معروف بحارث مخزومی . شاعری است ظریف ، غزل سرا، از قریش و او در اواخر زمان عمربن ابی ربیعة شهرت یافت و در شعر بر طریق او میرفت وی عاشق عائشه دختر طلحه بود و بدو تشبیب میکرد و او را با وی حکایات بسیار است . حارث از عائشه روایت دارد وزرارةبن مصعب از او روایت کند. بعضی گفته اند که او از دست معاویه ولایت مکه یافته است و این درست نیست بلکه پدر او، خالد، از جانب عثمان ولایت مکه داشت و چون عثمان کشته شد امیرالمؤمنین علی علیه السلام اورا از امارت مکه عزل فرمود. و یزیدبن معاویه حارث را ولایت مکه داد، بروزگار عبداﷲبن الزبیر. او راست :
سابکی و ما لی غیره من معول
علیک وما لی غیر حبک من جرم
لعل انسکاب الدمع ان یذهب الاسی
و یشفی مما فی الضمیر من السقم .
و وی در آخر از دست عبدالملک امارت مکه داشت . وفات حارث در حدود سنه ٔ 80 هَ . ق . بمکه بود. رجوع به الموشح مرزبانی ص 209 و 210 و عقدالفرید ج 1 ص 217 و تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام سنه ٔ 1331 ج 3 ص 438 و الاعلام زرکلی ص 201 و 202 و البیان والتبیین ج 2 ص 220 و عیون الاخبار ج 1 ص 197 و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عتیق بن قیس انصاری . ابن شاهین او را صحابی داندو در زمره ٔ کسانی که وقعه ٔ احد را درک کرده اند آرد.ابن حجر گوید آن ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عتیک (بقول ابن شاهین عتیق ) بن قیس بن هیشةبن حارث بن امیةبن معاویةبن مالک بن عمروبن عوف انصاری ، صحابی است و ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عتیک بن نعمان بن عمروبن عتیک بن عمروبن منذول انصاری بخاری . مکنی به ابی اخزم صحابی است . واقدی آرد که او وقعه ٔ ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عدی بن خرشةبن امیةبن عامربن احطمة (خطمة) الانصاری الحطمی (الخطمی ). صحابی است ابوعمر به پیروی از ابن الکلبی آرد ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عدی بن مالک بن حرام بن خدیج بن معاویة الانصاری المعاوی . صحابی است . ابن العدوی آرد که حارث وقعه ٔ احد را درک کرد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عرفجةبن حارث بن مالک بن کعب انصاری اوسی ۞ . صحابی است . موسی بن عقبة و واقدی و ابن عمارة وی را در شمار کسانی که ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عصر (یا غصن ) الثقفی . مکنی به ابی وهب . تابعی و محدث است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عفیف کندی . ابن مندة گوید بخاری او را در زمره ٔ صحابه آورده است و عسقلانی گوید شاید این حارث بن عفیف و حارث بن عط...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عقبةبن قابوس هزنی . واقدی ، در مغازی آرد که حارث و عم او وهب در هنگام جنگ احد گوسفندانی از آن خود را بمدینه آورد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن علقمةبن کلدة از جماعت بنی عبدالدار است ، وی گروگان قریش نزد ابی یکسوم بود، و پسر او نضر را پیغمبر (ص ) بازداشت و در یو...