حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن خلیفه مکنی به ابوالعلا. محدث است . عسقلانی در لسان المیزان آرد که ابو حاتم مختصراً از او ذکر کند و من حدیثی از اودر فوائد ابوالعباس بن نجیح دیدم که ابراهیم بن عبدالرحیم از او روایت کرده است . حارث از سعید روایت دارد. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 149 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...