اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سریج نقال . یکی از فقها و محدثین که در باب او بسیارسخن گفته اند، گروهی او را ضعیف و مجهول و حتی کذاب میدانند و گروهی او را در زمره ٔ ثقات شمرند. عبدالرحمن بن الجوزی ، در کتاب مناقب احمدبن حنبل در عنوان «فی ذکر من حدث عنه من مشایخه و من الاکابر» نام او آرد و گوید از احمد حنبل روایت دارد و عبارت او در باب وی چنین است : «و منه-م الحارث بن سریج النقال ، انبأناابن خیرون قال انبأنا ابوبکر احمدبن علی بن ثابت قال انبأنا ابوطاهر محمدبن الحسین بن سعدون الموصلی قال انبأنا علی بن عمر الحضرمی قال حدثنا احمدبن الحسین بن عبدالجبار الصوفی قال حدثنا الحارث بن سریج قال حدثنا احمدبن محمدبن حنبل قال اخبرنی صاحب لی ...» و ابن حبان او را ثقه میداند و گوید اصل وی از خوارزم است و در بغداد سکنی گزیده و از معتمر و دیگر علمای عراق روایت دارد و احمدبن حسن عبدالجبار صوفی و ابایعلی از او روایت کنند. حارث در سنه ٔ 236 هَ . ق . به بغداد، وفات کرده است . رجوع به مناقب الامام احمدبن حنبل ، تألیف عبدالرحمن بن الجوزی چ 1 مصر ص 88 و رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 1 صص 149 - 151 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حجر الکندی معروف به مقصور و آکل المرار یکی از ملوک کنده و هیجدهمین از ملوک معد و مادر او ام ایاس دختر عوف...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حجر. شاید همان حارث بن عمروبن حجر کندی باشد. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 152 و حارث بن عمروبن حجر کن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حرام بن عمروبن زیدبن نعمان بن مالک بن ثعلبةبن کعب بن خزرج بن حارث بن خزرج انصاری خزرجی . صحابی است و اب...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبداﷲبن قیس بن ابی عمروبن ربیعةبن عاصم بن عمروبن زبیدالاصغر. یکی از بزرگان قبیله ٔ بنی زبیدالاصغر است . رجوع ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن غزیه بن ثعلبةبن خنسأبن مبذول بن عمروبن غنم بن مازن بن تیم اﷲبن ثعلبةبن عمروبن الخزرج الانصاری الخزرجی ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) (مُقاعس ) ابن عمروبن کعب بن سعدبن زیدمناةبن تمیم المنقری التمیمی . رجوع به امتاع الاسماع مقریزی ص 509 شود.
حارث .[ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن مؤمل بن حبیب بن تمیم بن عبداﷲبن قرطبن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤی بن غالب قرشی عدوی . صحابی است و ابوعمر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن مزیقیأبن عامر. یکی از ملوک حمیر است و چون شکنجه با آتش را مرسوم کرد او را محرق گفتندی . دو برد او در تاریخ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو اسدی . مکنی به ابی ملعب ۞ . صحابی و به کنیت خود معروف است . ابن ماکولا، به تبعیت مرزبانی وابن قانع و ابن م...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو انصاری . صحابی است . برخی حارث را عم و برخی خال برأبن عازب دانند و از براء روایت شده است که گفت عم خود، ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.