حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعد حجوری . وی منسوب است به حجور که نام قبیله ای است از همدان و از شعراء آن قبیله میباشد و در باب جنگ ابی الهندام گوید:
ان افلت النوم فلا ممات
هیهات هیهات هیهات
لا مخلص له ولا انفلات
الیوم حتی حضر المیقات
قحطان احیاء لنا اموات
قد غمنی منهم ولا التفات .
رجوع به تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر ج 3 ص 445 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن انعم . محدث است و از بعض از تابعین روایت دارد ابن ابی حاتم او را مجهول میشمارد لکن ابن حبان وی را در زمره ٔ ثقات...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس بن رافعبن امری ٔ القیس بن زیدبن عبدالاشهل الانصاری الأوسی الأشهلی . صحابی است . ابو معشر گوید او غزوه ٔ بدر را...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس بن عتیک (عتاب ) ابن عمروبن عبدالاعلم بن عامربن زعورأبن جشم بن حارث بن خزرج الانصاری . صحابی است . قداح ، در ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس ابن لوذان بن حارثةبن عدی انصاری اوسی . مکنی به ابو سعد. محدث است و طبری گویدکه وفات او در سنه ٔ 94 هَ . ق ....
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس بن معاذبن النعمان الانصاری .صحابی و برادرزاده ٔ سعدبن معاذ رئیس قبیله ٔ اوس است و گویند وی غزوه ٔ خندق را دریاف...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اوس ثقفی . بقول ابن سعد، صحابی است و گوید او غیر حارث بن عبداﷲبن اوس است وابوحاتم و بغوی و ابن حبان نیز همین ع...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن بدل السعدی ، و نام او را حارث بن سلیمان ، و یا سلیم بن بدل ، و بقولی عبداﷲبن الحارث بن بدل گفته اند. گروهی چون بغوی ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن البرضاء. رجوع به حارث بن مالک بن قیس بن عوذبن جابر... شود.
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن بسخر. ۞ ابن الندیم در قسمت «الکتب المؤلفه فی الطبیخ » گوید:« کتاب الطبیخ للحارث بن بسخر» رجوع به الفهرست ابن ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن بلال مزنی ،صحابی است . سیف ، در فتوح آورده است که وی در زمره ٔ صحابه ای است که با خالدبن ولید بودند و چون خالد خ...