اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن صِمَّةبن عمروبن عتیک بن عمروبن عامر ۞ بن مالک بن النجار، مکنی به ابوسعد. وی از بنومبذول ، از قبیله ٔ خزرج و پدر ابی جهیم است و از این رو بعضی بغلط او را با کنیة ابوجهیم ذکر کرده اند. موسی بن عقبة وابن اسحاق و ابن عبدربه ، در عقدالفرید، دیگران و اورا صحابی بدری گفته اند. و شاعری در این جنگ گوید:
یا رب ان الحارث بن الصمة
اهل وفاء صادق و ذمة
اقبل فی مهامه مهمة
فی لیلة ظلماء مد لهمة
یسوق بالنبی هادی الامة
یلتمس الجنة فیما ثمة.
و ابن عبدالبر گوید حارث جنگ احد را نیز دریافته است . و آنگاه که در این وقعه مردم بپراکندند او با پیغمبر (ص ) پایداری کرد و بر مرگ باآن حضرت بیعت کرد. و بقول صاحب امتاع الاسماع یکی ازهفت تن انصاری بود که با پیغمبر (ص ) بماندند. و یکی از پنج تن انصاری است که بر مرگ با رسول اکرم بیعت کردند و عثمان بن عبداﷲ مخزومی را در این وقعه بکشت وسلاح و زره و خود او بتصرف در آورد. ابن اسحاق ، در مغازی وابن عبدالبر، در استیعاب ، و ابوالاسود، در عروة، و مقریزی در امتاع الاسماع ، آرند که وی در بئرمعونةبشهادت رسید. ابن شاهین گوید پیغمبر (ص ) او را با صهیب بن سنان اخوت داد. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعیدالعریان ج 3 ص 328 و کتاب الاستیعاب ج 1 ص 111 و 112و کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 294 و امتاع الاسماع مقریزی ص 94 و 131 و 132 و 138 و 140 و 141 و 153 و 171 و 172 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید. مکنی به ابی محمد. تابعی است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ابی العلاء سعیدبن حمدان تغلبی همدانی . مکنی بابی فراس . رجوع به ابوفراس حارث بن ابی العلاء... شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید کذاب و بعضی نام او را حارث بن عبدالرحمن بن سعدالمثنی گفته اند، وی از مردم دمشق مولی ابی الجلاس العبدری القرش...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعیدبن قیس بن حارث بن شیبان بن فاتک بن معاویة الاکرمین الکندی . صحابی است . ابن شاهین بنقل از ابن الکلبی و طبری ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان محدث است و از بعض تابعین روایت دارد. ازدی او را در زمره ٔ ضعفا شمرده است ، و یحیی بن معین گوید که او ثقه ن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان بن عبدالاسد مخزومی ، محدث است . زبیربن بکار گوید وی برادرزاده ٔ ابی سلمةبن عبدالاسد است . رجوع به کتاب الاصابة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان بن معمربن حبیب بن وهب بن حذافةبن جمع قرشی سهمی . صحابی است و با پدر خود از هجرت حبشه باز گشت . رجوع به کتاب...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلمان رملی . مکنی به ابوسلیمان . محدث است . و از عراقیان روایت کند او نبسه ٔ عقبةبن علقمة است . ابوزرعه و علی بن دا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلمة العجلانی صحابی است ، ابن اسحاق گوید او درک غزوه ٔ احد کرد و ابن مندة گوید روایتی از وی شنیده نشده است . رجوع ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلیل الاسدی . او حلیف علقمة ابن خصفة الطائی است ودر پیری الزبا، دختر علقمة، رابزنی کرد و او را قصه ای است که منشاء ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.