اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عباس بن عبدالمطلب الهاشمی پسر عم رسول (ص ). وی شرف صحبت نیافته است . ابوعمر گوید همه ٔ فرزندان عباس را رؤیت باشد اما افتخار صحبت مخصوص فضل و عبداﷲ است . مادر حارث ، و بقولی ام ّ ولد او، حجیلة دختر جندب بن الربیع است . گویند پدر حارث او را طرد کرد و او بشام شد و از آن جا بمکه پیش زبیر، خواهر زاده ٔ عباس ، پدر خود رفت و زبیر اورا نزد خال خویش شفاعت کرد. هشام بن الکلبی و هیثم بن عدی گویند چون زبیر بشفاعت نزد خال شد و حارث را باخود ببرد، عباس او را گفت ، جئتنی بابی عضل لا وصلتک رحم . گویند حارث پس از مرگ پدر نابینا شد. صاحب قاموس الاعلام او را صحابی داند. رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 51 و 52 و رجوع بقاموس الاعلام شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.