حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبد، و بقولی عبدة،از وی ابومخنف ، بنقل از او، آرد که حارث وقعه ٔ یرموک را دریافت و نیز از او نقل کند که گفت «در گروه سواران بودم رومیئی از صف بیرون شد و مبارز طلبید من بمبارزه ٔ او شتافتم ، خالدبن ولید مرا گفت پیش از این بمبارزه ٔ دیگری پرداخته ای گفتم نه گفت بجای خود بازگرد» ابن سعد و خلیفه او را در طبقه ٔ اولی ، بعد از صحابه آرند و نیز خلیفه او را در زمره ٔ کسانی که وقعه ٔصفین را، با معاویة دیده اند، آرد و گوید سردار پیادگان فلسطین بود. وفات حارث در زمان معاویة بوده است .رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 54 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن احمد، مکنی به ابی احمد و ملقب به ولی الدوله . رجوع به آثارالباقیه ص 133 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اسدبن عبدالعزی بن جعونةبن عمروبن القیس بن رزاح بن عمروبن سعدبن کعب الخزاعی . او بگفته ٔ هشام بن الکلبی ، درک صحبت...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اسد محاسبی مکنی به ابی عبداﷲ یکی از بزرگان متصوفه و پیشوای طریقت محاسبیان از صوفیه است صاحب کشف المحجوب در بیان...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن الاسلت ، عامربن جشم بن وائل بن زیدبن قیس بن عامربن مرةبن مالک بن الاوس الاوسی . مکنی به ابوقیس ، در نام او اختلاف...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن افلح . محدث است .و ابن معین گوید او ثقه نیست و ساجی و عقیلی او را از زمره ٔ ضعفا گفته اند. علی بن الحسین بن الجنید ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن اُقیش یا وقیش ، عکلی عوفی ، که او را حارث بن زهیربن اُقیش نیز گویند. ازمحدثین صحابه است . ابن ماجه ، حدیثی در باب ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن الازمع [ الهمدانی ]بن ابی تینه بن عبداﷲبن مرابن مالک بن حرب بن حارث بن سعدبن عبداﷲبن وداعة.ابن عبدالبرو عبدان او...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن الأیهم .یکی از پادشاهان غسانی است که بیست و دو سال ملک رانده است . رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 176 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن انس بن رافع انصاری . صحابی است و بگفته ٔ ابن اسحاق غزوه ٔ بدر را دریافته است وی از بطن عبدالاشهل بن جشم بن الحرث بن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن انس بن مالک بن عبیدبن کعب الانصاری از بنی النبیت است . موسی بن عقبه گوید: او غزوه ٔ بدر را دریافت . و ابو عمر گوید: ...