حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الهمدانی . از اصحاب علی (ع ) است . صاحب حبیب السیر گوید، درسنه ٔ خمس و اربعین معاویة حارث بن عبداﷲ را از حکومت بصره معزول و آن منصب را بزیادبن ابیه تفویض کرد. و باز گوید (در سال 65 هَ . ق .) حارث بن عبداﷲ الهمدانی که در سلک اصحاب جناب ولایت مآب (ع ) انتظام داشت وفات یافت و او بعمل عبادت و علوم موصوف بودرجوع به حبیب السیر جزو دوم از ج 2 ص 49 و تهذیب ابن عساکر ج 3 ص 453 ترجمه ٔ حارث بن عبداﷲبن وهب شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۱ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید. مکنی به ابی محمد. تابعی است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ابی العلاء سعیدبن حمدان تغلبی همدانی . مکنی بابی فراس . رجوع به ابوفراس حارث بن ابی العلاء... شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعید کذاب و بعضی نام او را حارث بن عبدالرحمن بن سعدالمثنی گفته اند، وی از مردم دمشق مولی ابی الجلاس العبدری القرش...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سعیدبن قیس بن حارث بن شیبان بن فاتک بن معاویة الاکرمین الکندی . صحابی است . ابن شاهین بنقل از ابن الکلبی و طبری ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان محدث است و از بعض تابعین روایت دارد. ازدی او را در زمره ٔ ضعفا شمرده است ، و یحیی بن معین گوید که او ثقه ن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان بن عبدالاسد مخزومی ، محدث است . زبیربن بکار گوید وی برادرزاده ٔ ابی سلمةبن عبدالاسد است . رجوع به کتاب الاصابة ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سفیان بن معمربن حبیب بن وهب بن حذافةبن جمع قرشی سهمی . صحابی است و با پدر خود از هجرت حبشه باز گشت . رجوع به کتاب...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلمان رملی . مکنی به ابوسلیمان . محدث است . و از عراقیان روایت کند او نبسه ٔ عقبةبن علقمة است . ابوزرعه و علی بن دا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلمة العجلانی صحابی است ، ابن اسحاق گوید او درک غزوه ٔ احد کرد و ابن مندة گوید روایتی از وی شنیده نشده است . رجوع ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سلیل الاسدی . او حلیف علقمة ابن خصفة الطائی است ودر پیری الزبا، دختر علقمة، رابزنی کرد و او را قصه ای است که منشاء ...