حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عبیدالایادی مکنی به ابی قدامه . تابعی و محدث است ، و ابوداود از وی روایت کند که گفت مطر وراق را شنودم که میگفت : بعد از اشکال نکردن دو فقیه عراق ، یعنی حسن وشعبی در خرید و فروش مصاحف ، دیگر بسخن کسانی که در این باب چیزی گویند نپردازم . حارث از علی بن زید و بُردبن سنان و زعبل روایت دارد و ابوداود طیالسی از او روایت کند. رجوع بعیون الاخبار ج 1 ص 3 و ص 331 و کتاب المصاحف ص 177 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...