گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حارث نویسه گردانی: ḤARṮ حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عرفجةبن حارث بن مالک بن کعب انصاری اوسی ۞ . صحابی است . موسی بن عقبة و واقدی و ابن عمارة وی را در شمار کسانی که وقعه ٔ بدر را درک کرده اند، آرند. رجوع بکتاب الاستیعاب چ حیدرآباد ج 1 ص 297 شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی تمنه حارس تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود. حارس السماء حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ صفحه ۴۴ از ۴۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود