حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمر اشعری (نام پدر او را عمرو نیز گفته اند). وی از قضات دمشق بروزگار عبدالملک بن مروان بود و مردی قصه ای بروی برداشت و زنی مدعی شد که زن قاضی را هدیه ای داده اند و این حکم بدان جهت کرده است عبدالملک بحارث نوشت :
اذا رشوة من دارقوم تقحمت
علی اهل بیت و الأمانة فیه
سعت هرباً منه و ولت کانها
حلیم تولی عن جواب سفیه .
حافظ گوید ذکری از حارث جز در این قصه ، نیافته ام و ابوالحسن بن سمیع او را در طبقه ٔ چهارم از تابعین اهل دمشق آورده و نفطویه نیز قصه ٔ مذکوره را در هنگام قضاء او بدمشق گفته است . رجوع به تهذیب تاریخ ابن عساکر چ شام ج 3 ص 453 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حارث الغامدی . مکنی به ابو مخارق . صحابی است و از پیغمبر (ص ) روایت دارد. ابن السکن و ابوالقاسم بن عیسی او را در ز...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حارث شامی . صحابیست و بعضی او را همان حارث بن الحارث الغامدی سابق الذکر میشمارند. رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حارث بن قیس بن عدی بن سعدبن سهم بن عمروبن مصیص القرشی السهمی . صحابی است . ابوالاسود بنقل از عروة وابو حذیفه ٔ بخا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حارث ابی کلدةبن عمروبن علاج الثقفی . او پسر حارث بن کلده ٔ طبیب و حکیم معروف عرب و از اشراف و بزرگان قوم خود بود...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حاطب بن حارث بن معمربن حبیب بن وهب بن حذافةبن جمح القرشی الجمحی . صحابی است و از پیغمبر (ص ) روایت دارد و روایت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حاطب انصاری . بعضی او را از بنی عبدالاشهل و برخی از بنی عمروبن عوف گفته اند و کسانی که او را از بنی عمروبن عوف شمر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حباب بن الأرقم بن عوف بن وهب انصاری قاری ، مکنی به ابومعاذ. صحابی و برادر مادری جاریة (حارثة)بن النعمان است . عد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حبان بن ربیعةبن دعبل بن انس بن خزیمة (جبلة)بن مالک بن سلامان بن اسلم اسلمی ، صحابی است . ابن الکلبی و ابن جریر و...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حبیب بن خزیمةبن مالک بن حنبل بن عامربن لؤی القرشی العامری صحابی است و خلیفةبن الخیاط او را از آن دسته از صحابه...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن حبیش . از رواة است .