حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو اسدی . مکنی به ابی ملعب
۞ . صحابی و به کنیت خود معروف است . ابن ماکولا، به تبعیت مرزبانی وابن قانع و ابن مندة و گروهی دیگر او را عرفطةبن نضلة گفته اند و عسقلانی نیز گوید که حارث باین نام مشهورتر است . و مادر پدر او از وی نقل کند که ابومکعت گفت بخدمت پیغمبر (ص ) رسیدم و این شعرها را بخواندم :
یقول ابومکعت صادقاً
علیک السلام اباالقاسم
سلام الاله و ریحانه
و روح المصلین والصائم .
حضرت فرمود: «یا ابامکعت علیک السلام تحیةالمولی ». ابن قانع از طریق سلیمان بن عبدالعزیزبن ثابت آرد که حارث با وفد بنی اسد آهنگ تشرّف خدمت پیغمبر (ص ) کرد و چون بخدمت آن حضرت رسید دو بیت شعر خود بخواند. حضرت فرمود: «و علیک السلام ». ابونعیم نیز آن را چنین اخراج کرده است . رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ
1323 ج
1 ص
299 و ج
4 ص
236 و ج
7ص
179 و
180 شود.