اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو اسدی . مکنی به ابی ملعب ۞ . صحابی و به کنیت خود معروف است . ابن ماکولا، به تبعیت مرزبانی وابن قانع و ابن مندة و گروهی دیگر او را عرفطةبن نضلة گفته اند و عسقلانی نیز گوید که حارث باین نام مشهورتر است . و مادر پدر او از وی نقل کند که ابومکعت گفت بخدمت پیغمبر (ص ) رسیدم و این شعرها را بخواندم :
یقول ابومکعت صادقاً
علیک السلام اباالقاسم
سلام الاله و ریحانه
و روح المصلین والصائم .
حضرت فرمود: «یا ابامکعت علیک السلام تحیةالمولی ». ابن قانع از طریق سلیمان بن عبدالعزیزبن ثابت آرد که حارث با وفد بنی اسد آهنگ تشرّف خدمت پیغمبر (ص ) کرد و چون بخدمت آن حضرت رسید دو بیت شعر خود بخواند. حضرت فرمود: «و علیک السلام ». ابونعیم نیز آن را چنین اخراج کرده است . رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 299 و ج 4 ص 236 و ج 7ص 179 و 180 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس اعور. ابن طاوس «در تحریر طاوسی » گوید: حرث بن قیس فقیهی جلیل بود. در خلاصه ٔ علامه و رجال کشی نیز نام وی آمد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس الجهضمی جاحظ از او داستانی نقل کند رجوع به البیان والتبیین ج 2 ص 53 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس فهری صحابی است . رجوع به حارث بن عبد قیس شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس کندی . یکی از شعراء مخضرمی و دعبل بن علی ، در طبقات الشعراء ذکر اوآورده . و شعری از قصیده ٔ تائیه ٔ وی ثبت کرده ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کرز. صحابی است . عبدالصمدبن سعید او را از آن گروه از صحابه شمرد که به حمص سکنی گزیدند و گوید مهاجربن حبیب از او ر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب . نام یکی از اجداد عرب جاهلیت . رجوع به بنی الحارث بن کعب و رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 226 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب . ابن مندة از علی بن سعید عسکری آرد که حارث همان اسلع اعرجی صحابی است و عسقلانی گویدگمان کنم که این درست ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب بن سعدبن زید مناة. یکی از بزرگان عرب جاهلی ،آنگاه که قسمتی از قبایل بنی سعدبن زید مناة و بعضی از قبایل بنی ع...
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن کعب بن عمروبن عوف بن مبذول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار الانصاری النجاری المازنی . ابن الکلبی گوید وی صحابی ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب ازدی کوفی . شیخ طوسی او را در زمره ٔ رجال شیعه آرد. (لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 156). شیخ طوسی وی را از ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.