حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن عوف عبدی . بقول ابن حجر زمان پیغمبر(ص ) را دریافته است و با علأبن الحضرمی ، قتال ربیعه را، در بحرین درک کرده و او را در آن وقایع آثار بسیار باشد و گویند این حارث است که حطم را بکشت و بعضی گویند که حطم بدست برادر حارث ، حبیب ، و بقولی بدست شماخ کشته شد. رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 55 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...