اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن قلیسی بن ضیفی ۞ نخستین تبع از ملوک بنی حمیر یمن است .صاحب مجمل التواریخ والقصص ضمن شرح پادشاهی حمیربن سبا، نخستین پادشاه از قحطانیان گوید. «اول کسی از قحطانیان او بود که پادشاهی کرد و به پیری رسید، و ملک بروی و فرزندانش بماند و بیرون از یمن ملک ایشان نبود، تا روزگاری دراز که پادشاهی با تبع نخستین افتاد، الحارث الرایش ، و او را در کتاب سیرالملوک بمطاط ۞ گفتست و ذی الاسباب ۞ لقب ، و در آن اول دو ملک بودند یکی بسبا و دیگر بحضرموت ، و مردم اندکی طاعت داشتندی ،تا رایش بیامد و بروی جمع شدند و تابع او گشتند، و پادشاهی صافی شد. پس او را تبع لقب از این نهادند.» و سپس در شرح پادشاهی حارث آرد: «ملک الحارث الرایش مائة و خمس و عشرون سنة. الحارث بن قیس بن قلیسی بن صیفی بن سباالاصغر الحمیری ، و میان او تا حمیربن سبا الاکبر پانزده پدر بود، و او را رایش از بهر آن خوانند که غزا و تاختن او بدور جایی برسید از یمن و سوی هندوان رفت ، پس به آذربایگان آمد،و آنجا با افراسیاب (!) و ترکان حرب کرد و بهمه جایگاهش ظفر یافت ، و یمانیان در عهد او توانگر شدند، و معنی رایش آن است که بدورجائی تاختن کرد و کند. و در کتاب المعارف خواندم که رایش از آنجا سوی زمین حرم و مکه آمد، و شعری گفت اندر ذکر ملوک از بعد، و فرزندان و ذکر پیغامبر ما صلی اﷲ علیه وسلم یاد کرده است ، در جمله بدین بیتها:
و یملک بعد هم رجل عظیم
نبی لایرخص فی الحرام
یسمی احمداً یا لیت شعری
اُعمر بعد مخرجه بعام .
و اندر روزگار او لقمن بن عاد خداوند کرکسان فرمان یافت ». رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 154و 155 و 433 و حبیب السیر جزو 4 ج 1 ص 193 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس شیخ طوسی در رجال خویش وی را از یاران علی (ع ) شمرده و گوید: در جنگ صفین پای خود رااز دست بداد. علامه در خل...
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن قیس . از قراء است . ابو محمدبن حزم ، در طبقات القراء، نام او آرد و گوید که وی عهد پیغمبر(ص ) را درک کرده است و بدیدار...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس . محدث است و از ازهر فزاری روایت دارد و ابن عوف از او روایت کند. ابوحاتم گوید او را نشناسم و ابن حبان او را د...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن اسمأبن مربن شهاب بن ابی شمرالغسانی . یکی از دلاوران و شاعران عرب جاهلیت . ابن الکلبی و ابن ماکولا گویند ک...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن حصن بن حذیفةبن بدرالفزاری . عسکری گوید: با وفد بنی فزارة بخدمت پیغمبر(ص ) رسید. ابن حجر گوید آن کس که در وفد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن خلدةبن مخلدبن عامربن زریق بن عبد حارثةبن مالک بن عقیب بن جشم انصاری زرقی . مکنی به ابی خالد، صحابی است ....
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن عدی بن سعدبن سهم قرشی سهمی . معروف به ابن الغیطلة. ابن خیثمه از طریق نصربن مزاحم از معروف ابن خربود آرد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن عمیرة اسدی کوفی . شیخ طوسی او را در عداد اصحاب پیغمبر (ص ) شمرده گوید: وی آنگاه که مسلمان شد هشت زن داشت ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس بن هبشة انصاری . شیخ طوسی او را از اصحاب پیغمبر (ص ) شمرده گوید وی ساکن مدینه بود. (تنقیح المقال ج 1 ص 247).
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس اسدی و او را قیس بن حارث بن حذاف اسدی نیز گفته اند. و «حارث »بن قیس که قول جمهوراست اصح می نماید. حارث از ص...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.