اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حارث

نویسه گردانی: ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب بن سعدبن زید مناة. یکی از بزرگان عرب جاهلی ،آنگاه که قسمتی از قبایل بنی سعدبن زید مناة و بعضی از قبایل بنی عمروبن تمیم در تیاس تلاقی کردند غیلان بن مالک بن عمروبن تمیم پای حارث قطع کرد، و چون از وی دیت خواستند غیلان سوگند یاد کرد که دیت ندهد و گفت :
لا نعقل الرّجل ولاندیها
حتی تروا داهیةً تنسیها.
سپس جنگها برپا شد و غیلان را چنان مجروح کردند که گمان میرفت کشته شده است و وقتی در ماه محرم با ضبه از محلی میگذشت حارث او را گفت در این محل جوانی را بکشتم و این شمشیر او برگرفتم . ضبه شمشیر را بدید و بشناخت و گفت : ان الحدیث ذوشجون . و با همان شمشیر حارث را بکشت ، مردم ضبة را ملامت کردند که در ماه حرام قتل کردی ؟ ضبة گفت : «سبق السیف العَذَل َ» و این گفته در عرب مثل است . رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 3 ص 22 و ج 6 ص 90 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن ثعلبة، و بعضی گفته اند حارث بن عمروبن حارث بن ایاس بن عمروبن سهم بن نضلةبن غنم بن ثعلبةبن معن بن مالک بن ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حجر الکندی معروف به مقصور و آکل المرار یکی از ملوک کنده و هیجدهمین از ملوک معد و مادر او ام ایاس دختر عوف...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حجر. شاید همان حارث بن عمروبن حجر کندی باشد. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 152 و حارث بن عمروبن حجر کن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن حرام بن عمروبن زیدبن نعمان بن مالک بن ثعلبةبن کعب بن خزرج بن حارث بن خزرج انصاری خزرجی . صحابی است و اب...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن عبداﷲبن قیس بن ابی عمروبن ربیعةبن عاصم بن عمروبن زبیدالاصغر. یکی از بزرگان قبیله ٔ بنی زبیدالاصغر است . رجوع ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن غزیه بن ثعلبةبن خنسأبن مبذول بن عمروبن غنم بن مازن بن تیم اﷲبن ثعلبةبن عمروبن الخزرج الانصاری الخزرجی ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) (مُقاعس ) ابن عمروبن کعب بن سعدبن زیدمناةبن تمیم المنقری التمیمی . رجوع به امتاع الاسماع مقریزی ص 509 شود.
حارث .[ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن مؤمل بن حبیب بن تمیم بن عبداﷲبن قرطبن رزاح بن عدی بن کعب بن لؤی بن غالب قرشی عدوی . صحابی است و ابوعمر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمروبن مزیقیأبن عامر. یکی از ملوک حمیر است و چون شکنجه با آتش را مرسوم کرد او را محرق گفتندی . دو برد او در تاریخ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن عمرو اسدی . مکنی به ابی ملعب ۞ . صحابی و به کنیت خود معروف است . ابن ماکولا، به تبعیت مرزبانی وابن قانع و ابن م...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.