حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک انصاری .صحابی است و ابن مبارک از معمر و او از صالح بن مسمار آرد که پیغمبر(ص ) حارث را فرمود: «یا حارث بن مالک کیف اصبحت ؟» حارث گفت : «اصحبت مؤمناً حقاً» حضرت فرمود: «ان لکل قول حقیقة فما حقیقة ایمانک ؟» حارث گفت : «عرفت نفسی عن الدنیا فاسهرت لیلی و اظمأت نهاری وکانی انظر الی اهل الجنة یتزاورون فیها و کانی اسمععن اهل النار.» حضرت (ص ) فرمود: «مؤمن نوراﷲ قلبه ....» و این حدیث را اشخاص مختلف بعبارات گوناگون نقل کرده اند و بعض آنان آورده اند که پیغمبر(ص ) او را حارثه خطاب کرده است . فضیل بن غزوان و بعض دیگر آرند که گروهی برنواحی مدینه بتاختند. حارث برای منع آنان بیرون شد و هشت تن از از ایشان بکشت و خود کشته شد. رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 303 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد انصاری ساعدی . صحابی است و درک غزوه ٔ بدر کرده است . احمد و ابوداود در فضائل انصار و ابن ابی خیثمه و بخاری در ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد شامی . بغوی گوید وی صحابیست . ابن عساکر گوید او صحابی نیست و حتی درک زمان رسول نکرده است . ابن حبان حارث را...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد شیبانی کوفی . مکنی به ابوالعلاء در رجال شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) از صحابه ٔ امام جعفر صادق (ع ) شمرده شد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زید صحابیست . رجوع بقاموس الاعلام ص 1908 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زید از بزرگان قبیله ٔ ذبیان . او به «یوم الیعمریه » بدست عبسیها بقتل رسید. رجوع بعقدالفرید. ج 6 ص 21 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیدبن حارثه بن معاویةبن ثعلبةابن حذیمةبن عوف بن بکربن عوف بن انمار. مکنی به ابی عتاب . صحابی است . وی در سنه ٔ 2...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیدبن العطاف بن ضبیعةبن زید ابن مالک بن عوف بن عمروبن مالک بن اوس انصاری اوسی صحابی است . ابن منده و ابو نعیم ...
حارث . [ رِ ] ابن زیدالربعی . صحابی است . رجوع به قاموس الاعلام شود. حارث بن زیدبن حارثة ربعی عبدی . (اِخ ) ابوموسی او را از صحابه شمرده گ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سامةبن لوی . رجوع به بلوغ الارب آلوسی ج 2 ص 53 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سدوس . او را بیست و یک فرزند نرینه بود. (منتهی الارب ) و بنوالحارث رهط خالدبن معمّرند. رجوع به البیان والتبیین ج ...