حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی اسامة التمیمی . حافظ و محدث و صاحب مسنداست . ابوالعباس نباتی در آنجا که او را در شمار مشیخة قاسم بن اصبغ آرد، گوید: وی راویه ٔ اخبار، محدثی ثقة و بسیار حدیث است . دارقطنی گوید در باب حارث اختلاف است و بنظر من مردی ثقه است و ابن حبان نیز وی را در زمره ٔ ثقات آرد. ابن حزم در جائی گوید ضعیف و در جای دیگر گوید مجهول است ذهبی درتلخیص المستدرک گوید: «لیس بعمدة». خلف بن مرزبان را با او حکایتی است که خود خلف آن را چنین نقل کند: روزی پیش حارث شدم گروهی از وراقان را در دهلیزخانه ٔ او دیدم و او نام آنها را با اجرت دو درهم مینوشت . او را گفتم نام من نیزبنویس . پس وراق نامها را بدو عرض کرد حارث گفت : «ابن مرزبان مع هؤلاء ولا کرامة» این خبر بمن گفتند رقعه ای بگرفتم و این ابیات برآن بنوشتم و بدو فرستادم :
ابلغ الحارث المحدث قولا
عن اخ صادق شدید المحبة
ویک قد کنت تعتزی سالف الَ
دّهر قدیما الی قبائل ضبة
و کتبت الحدیث عن سائرالنا
س و حاذیت واللقأبن شبة
عن یزید والواقدی و روح
و ابن سعد والقعنبی و هدبه
ثم صنفت من احادیث سفیا
ن و عن مالک و مسند شعبه
و عن ابن المدینی ایضا فمازلَ
ت قدیماً تبث للناس کتبه
افمنهم اخذت بیعک للعلم
و ایثار من یزیدک حبه
سوءةسوءة لشیخ قدیم
ملک الحرص والضراعة قلبه
فهو کالقفر فی المعیشة یبسا
و امانیه بعد تسعین رطبة.
چون حارث آن رقعه را بخواند گفت : «ادخلوه قاتله اﷲ فضحنی ». بقول حاجی خلیفه حارث را مسند است . احمدبن کامل گوید حارث مردی ثقه بود و به 96 سالگی رسید. عسقلانی گوید مولد او بسال 186 هَ . ق . و وفات در 282 بوده است . ووفات او را در سنه ٔ 279 نیز گفته اند ولی آنچه پیشترگفته شد درست می نماید چه گفته ٔ احمدبن کامل که حارث 96 سال زندگی کرد - در حالی که میدانیم از اصحاب حارث بوده است - قول عسقلانی را تأیید میکند. رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 157 و 158 و رجوع به کشف الظنون شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس اسدی و او را قیس بن حارث بن حذاف اسدی نیز گفته اند. و «حارث »بن قیس که قول جمهوراست اصح می نماید. حارث از ص...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس اعور. ابن طاوس «در تحریر طاوسی » گوید: حرث بن قیس فقیهی جلیل بود. در خلاصه ٔ علامه و رجال کشی نیز نام وی آمد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس الجهضمی جاحظ از او داستانی نقل کند رجوع به البیان والتبیین ج 2 ص 53 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس فهری صحابی است . رجوع به حارث بن عبد قیس شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن قیس کندی . یکی از شعراء مخضرمی و دعبل بن علی ، در طبقات الشعراء ذکر اوآورده . و شعری از قصیده ٔ تائیه ٔ وی ثبت کرده ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کرز. صحابی است . عبدالصمدبن سعید او را از آن گروه از صحابه شمرد که به حمص سکنی گزیدند و گوید مهاجربن حبیب از او ر...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب . نام یکی از اجداد عرب جاهلیت . رجوع به بنی الحارث بن کعب و رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 226 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب . ابن مندة از علی بن سعید عسکری آرد که حارث همان اسلع اعرجی صحابی است و عسقلانی گویدگمان کنم که این درست ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب بن سعدبن زید مناة. یکی از بزرگان عرب جاهلی ،آنگاه که قسمتی از قبایل بنی سعدبن زید مناة و بعضی از قبایل بنی ع...
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن کعب بن عمروبن عوف بن مبذول بن عمروبن غنم بن مازن بن النجار الانصاری النجاری المازنی . ابن الکلبی گوید وی صحابی ا...