حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن محمد المکفوف . محدث است و از ابوبکربن عیاش از معروف بن خربوذ و او از ابی الطفیل و ابوالطفیل از ابوذر آرد که پیغمبر(ص ) فرمود: «لاتزول قدما عبد حتی یسئل عن حبنا اهل البیت و اومی الی علی ّ.» عسقلانی گوید این خبر اصل ندارد و نیز گوید که ابوبکر باغندی ، از یعقوب بن اسحاق طوسی هم خبر مزبور را از حارث روایت کرده است . حارث از جلدبن السری از ابی اسحاق از ابی الاحوص از عبداﷲ روایت کند که پیغمبر(ص ) فرمود: «لاالفین احدکم یتغنی و یدع ان یقراء سورة البقرة.» عسقلانی گوید جلد ثقه است . رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 159 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد انصاری ساعدی . صحابی است و درک غزوه ٔ بدر کرده است . احمد و ابوداود در فضائل انصار و ابن ابی خیثمه و بخاری در ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد شامی . بغوی گوید وی صحابیست . ابن عساکر گوید او صحابی نیست و حتی درک زمان رسول نکرده است . ابن حبان حارث را...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیاد شیبانی کوفی . مکنی به ابوالعلاء در رجال شیخ طوسی (متوفی 460 هَ . ق .) از صحابه ٔ امام جعفر صادق (ع ) شمرده شد...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زید صحابیست . رجوع بقاموس الاعلام ص 1908 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زید از بزرگان قبیله ٔ ذبیان . او به «یوم الیعمریه » بدست عبسیها بقتل رسید. رجوع بعقدالفرید. ج 6 ص 21 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیدبن حارثه بن معاویةبن ثعلبةابن حذیمةبن عوف بن بکربن عوف بن انمار. مکنی به ابی عتاب . صحابی است . وی در سنه ٔ 2...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن زیدبن العطاف بن ضبیعةبن زید ابن مالک بن عوف بن عمروبن مالک بن اوس انصاری اوسی صحابی است . ابن منده و ابو نعیم ...
حارث . [ رِ ] ابن زیدالربعی . صحابی است . رجوع به قاموس الاعلام شود. حارث بن زیدبن حارثة ربعی عبدی . (اِخ ) ابوموسی او را از صحابه شمرده گ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سامةبن لوی . رجوع به بلوغ الارب آلوسی ج 2 ص 53 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن سدوس . او را بیست و یک فرزند نرینه بود. (منتهی الارب ) و بنوالحارث رهط خالدبن معمّرند. رجوع به البیان والتبیین ج ...