حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مخلد انصاری زرقی . بواسطه ٔ ارسال حدیثی ، ابن شاهین او را از صحابه شمارد و از طریق سهیل بن ابی صالح ، و سهیل بنقل از پدر خود، از حارث روایت کند که گفت : پیغمبر(ص ) فرمود: «من اتی النساء فی ادبارهن لم ینظراﷲ الیه .» و این حدیث را اصحاب سنن از سهیل از حارث بن مخلد از ابی هریرة نقل کرده اند و عبدان نیز از طریق سعیدبن سمعان آرد: که او از ابوهریره شنید که میگفت : «یا حارث ان استطعت ان تموت فمت .» قصه ای نیز از او نقل کند و از این روی حارث را از صحابه داند. ابن حجر گوید روایت صحبت حارث را دلیل نباشد و او را از تابعین شمرد. ابن حبان و بخاری و دیگران نیز وی را در زمره ٔ تابعین آرند. رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 2 ص 72 و ص 73 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان بن امیة انصاری أوسی . شیخ طوسی اورا در رجال خود از صحابه ٔ پیغمبر شمرده گوید بدر واحد را دریافته است . در خلاص...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن نعمان بن رافعبن ثعلبةبن جشم الاوسی . محدث است ، ابن مندة گوید پسر وی از او روایت دارد و سلیمان بن عبیداﷲ، بدو واسطه ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن النعمان بن قیس . از بزرگان عرب صدراسلام است که زمان پیغمبر (ص ) را درک کرده .رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن النعمان اکفانی مکنی به ابی النضر. تابعی و محدث است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نفیع. گوید این حارث همان ابی سعدبن معلی است (؟) رجوع بکتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 306 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نوف . مکنی به ابی الجعد.محدث است . ابن المدینی گوید که وی مجهول است . عسقلانی آرد که ابن النباتی نیز در باب او ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نَوفل . محدث است . رجوع به امتاع الاسماع . ص 408 شود.
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب بن هاشم هاشمی قرشی . از صحابه و ولاة و پدر عبداﷲ ملقب به ببة است . وعبداﷲ ببة در عهد رسول ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن وحشی بن مالک الجنبی . صحابی و جد ابی ظبیان و حصین بن جندب است . رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 308 ش...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن وعلة. از بزرگان و شرفاء عرب و از فرزندان حارث است حصین بن المنذربن الحارث بن وعلة که در وقعه ٔ صفین با علی (ع ) بود...