حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن نعمان بن امری ٔ القیس بن البرک بن ثعلبةبن عمروبن عوف بن مالک بن اوس الانصاری الاوسی . صحابی است . ابن سعد گوید که موسی بن عقبة و ابن عمارة و ابومعشر و واقدی او را در شمار کسانی که وقعه ٔ بدر را شاهد بودند آرند. و ابن حجر گوید ابوالاسود،از عروة، و ابن الکلبی نیز او را در این شمار آورده اند. ابن اسحاق او را یاد نکرده است و طبرانی از طریق عبیداﷲبن ابی رافع روایت کند که در وقعه ٔ صفین با علی (ع ) بود. ابن مندة گوید از وی حدیثی معروف نیست . رجوع به کتاب الاصابة چ مصر سنه ٔ 1323 ج 1 ص 305 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن شعیب عبدی . صحابی و محدث است . نووی در شرح مسلم از صاحب تجرید، آرد که او با وفد عبدالقیس بخدمت پیغمبر (ص ) فرستاده...
حارث . [ رِ] (اِخ ) ابن شهاب از بزرگان معاصر نعمان ابن منذر وحاجب بن زرارة است و در یوم طخفه پیش نعمان بود. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعی...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن شهاب طائی . تابعی و محدث است . شیخ طوسی او را در زمره ٔ رجال شیعه آرد و گوید که از علی (ع ) روایت دارد. رجوع به ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن صباح . تابعی و محدث است . شیخ طوسی او را از رجال شیعه شمرده و گوید از علی (ع ) روایت دارد. رجوع به لسان المیزان ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن صبیرة (یاضبیرة) ابن سعیدبن سهم بن عمروبن هصیص بن کعب بن لؤی سهمی قرشی . مکنی به ابی وداعة صحابی است . حارث در و...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن صخر. شاعری از عرب است . و او راست :بضرب یُزیل الهام َ عن سَکناتِه کما ذیدَ َعن ماءِالحِیاض الغَرائِب ُ.(البیان والتب...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن صِمَّةبن عمروبن عتیک بن عمروبن عامر ۞ بن مالک بن النجار، مکنی به ابوسعد. وی از بنومبذول ، از قبیله ٔ خزرج و پدر ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن ضرار، و بقولی حارث بن ابی ضرار، الخزاعی . ابن عبدالبر، میان این حارث و حارث پدرجویریة فرق گذاشته است ، و ابن فتحون...
حارث . [ رِ ] (اِخ )ابن طفیل بن سنجرة. برادر زاده ٔ رضاعی عائشه است . بیشتر ارباب رجال او را تابعی گفته اند و ابن عبدالبر گوید او صحابی است ....
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن طفیل بن عمرو الدوسی . صحابی است . ابوالفرج اصفهانی گوید طفیل و خاندان او برسولی بخدمت پیغمبر (ص ) رسیدند و اسلام آو...