حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن هانی بن حارث العدوی . محدث است و پسر او محمد از او روایت کند. عسقلانی در باب محمد گوید که از پدر وجد خود روایت دارد و سپس آرد:«لا یدری من هو ولا آباؤه فلا یعتمد علی ما رواه ». رجوع به لسان المیزان چ حیدرآباد ج 5 ص 111 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...