حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ )البنائی . او برادر ابوالجحاف و معاصر با فرزدق ِ شاعر(متوفی در سنه ٔ 110 هَ . ق .) است و از این شاعر روایت کند که از فرزدق شنیدم که این شعر انشاد میکرد:
فیاعجبا حتی کلیب تسبنی
کان ّ اباها نهشل او مجاشع.
رجوع به الموشح مرزبانی ص 101 شود.
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تمنه حارس . [ ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ بعد شود.
حارس السماء. [ رِ سُس ْ س َ ] (اِخ ) و حارِس ُالشَّمال ۞ (فلک ). بقار. نام یکی از صورتهای شمالی . از جمله ٔ ستاره های عواء. || نام دیگر صور...