حارث
نویسه گردانی:
ḤARṮ
حارث . [ رِ ] (اِخ ) شامی در رجال کشی و تحریر طاوسی و خلاصة الاقوال علاّمه ، ذکر او آمده و او و حمزه ٔ بربری را ملعون خوانده اند. و از امام صادق (ع ) روایت کرده اند که آیه ٔ (هل انبئکم علی من تنزل الشیاطین (قرآن 221/26) تنزل علی کل افاک اثیم ) (قرآن 222/26) در حق هفت تن نازل شده است که از آنجمله حارث و حمزه ٔمزبور باشند. (تنقیح المقال ما مقانی ج 1 ص 245).
واژه های همانند
۴۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب ازدی کوفی . شیخ طوسی او را در زمره ٔ رجال شیعه آرد. (لسان المیزان چ حیدرآباد ج 2 ص 156). شیخ طوسی وی را از ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب جاهلی .از معمرین عرب است ، عبدان از او نام می برد و می گویداز احمدبن سیار شنیدم که میگفت وی جاهلی است و صد و...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کعب کهلانی . از قبیله ٔ کهلان ، جدّی جاهلی و بنوالدیان ، رؤساء نجران ، از اعقاب او میباشند. رجوع به اعلام زرکلی شود...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن کلدةبن عمروبن ابی علاج ۞ بن ابی سلمةبن عبدالعزی بن غمرةبن عوف بن قسی ثقفی مکنی به ابی وائل از مردم طائف ، از ...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن لقیط النخعی . محدث است و از عمر روایت دارد و پسر او حنش از وی روایت کند. حارث زمان پیغمبر(ص ) را دریافته است و ابن...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک . مکنی به ابی موسی . تابعی و محدث است .
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک بن اسیدبن جابربن عوثربن عبد مناةبن اشجعبن عامربن لیث . مکنی به ابی واقد. صحابی است . رجوع به حارث بن عوف ل...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک بن زیدبن الغوث معروف به ذواصبح . ابرهةبن الصباح پادشاه تهامة از فرزندان او است . صاحب عقدالفرید گوید: «و هو ا...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک بن عمرو ملقب به حَبِط. از قبیله ٔ تمیم و از اجداد عرب است بجاهلیت . اولاد او را حبطات و منسوب بدو را حَبَطی گو...
حارث . [ رِ ] (اِخ ) ابن مالک بن مالک بن قیس بن عوذبن جابربن عبدمناف بن سجعبن عامربن لیث بن بکرالکنانی اللیثی ، و بقولی خزاعی . معروف به ...