 
        
            حب  اصطمحیقون 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḤB  ʼṢṬMḤYQWN 
    
							
    
								
        حب  اصطمحیقون . [ ح َب ْ ب ِ اِ طَ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب ) اکثری  از مرضهای  بلغمی  و سوداوی  را نفع دهد و اخلاط مختلفه  را از دماغ  و بدن  به  اسهال  دفع کند، صفت  آن  ایارج  فیقرا ده  درم  پوست  هلیله ٔ زرد و افتیمون  و غاریقون  و بسفایج  و نمک  هندی  از هر یک  دو درم ، مقل  ازرق  شش  درم ، مقل  را در آبی  که  بادیان  رومی  در او جوشانیده  باشند حل  کنند و باقی  ادویه  را کوفته و پخته  بدان  بسرشند و حب ها ساخته  از سه  درم  تا چهاردرم  فروبرند. داود ضریر انطاکی  در تذکره  گوید: اشتهر عن  بختیشوع  و لیس  عندی  کذلک . لأنه  یونانی  بشهادة لفظه ، لأن ّ معنی  اصطمحیقون  منقی  الأخلاط الباردة و لقدرأیت  فی  مقالة فیلجوس  الأتانیسی  بالیونانیة ما معناه  هذا: ذواثر ینقی  الأخلاط و یحفظ الصحة و یذهب  الوسواس  و الأمراض  السوداویة و الخفقان  و ضعف  المعدة و الکلی  و ذکر هذا بعینه . و صنعته ، صبر خمسةعشر. بسفایج . افتیمون ، من  کل  ستة. سقمونیا و غاریقون  و شحم  حنظل من  کل ّ ثلاثة. سلیخه ، زعفران ، حب  بلسان ، ملح  هندی ، اسارون ، وج ، عصارة افسنطین ، عود مصطکی ، اصل الأذخر، زراوند، دارصینی ، من  کل  درهم . و قد یزاد ایارج ، و فی  بعض  النسخ  اهلیلج  و تربد. و رجوع  به  اصطمحیقون  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.