 
        
            حب الرمان 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḤB ʼLRMAN 
    
							
    
								
        حب الرمان . [ ح َب ْ بُرْ رُم ْ ما ] (ع  اِ مرکب ) ناردان . (محمودبن  عمر ربنجنی ). ناردانه . ناردانْگ . اناردانه . (مهذب  الاسماء). دانه ٔ انار: بهترین  وی  ترش  وفربه  بود و طبیعت  وی  سرد و خشک  بود و قابض  بود و ترش  وی  چون  خشک  بود شکم  ببندد و منع مواد صفرائی  کند وغثیان  ساکن  کند و قی ٔ بازدارد و فم  معده ٔ گرم  را قوت  دهد و عصاره ٔ وی  خاصه  ترش ، چون  بپزند و با عسل  بیامیزند نافع بود جهت  ریشها که  در دهن  بود و در معده  ریشهای  پلید و گوشت  زیاده  و درد گوش  و اندرون  بینی  که ریش  شده  باشد و بدل  وی  سماق  است . واﷲ اعلم . سرد و خشک  است  در اول . شکم  ببندد و قی ٔ و غثیان  بازدارد و صفرا فرونشاند و شربتی  از او سه  درم  تا ده  درم  است .
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    
								
    هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.