اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حب الغمام

نویسه گردانی: ḤB ʼLḠMAM
حب الغمام . [ ح َب ْ بُل ْ غ َ ] (ع اِ مرکب ) تگرگ . یخچه . بَرَد. حب المزن . حبقر. حب قر. عبقر. عَب ّ. حب المزنة. (اقرب الموارد). || ژاله . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.