اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حبرة

نویسه گردانی: ḤBR
حبرة. [ ح َ ب َ رَ ] (ع اِ) مقام پاپ . منصب بابا ۞ || ابوحبرة. تابعی است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
هبرة. [ هََ رَ ] (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || بطنی است از همدان . (منتهی الارب ). نام بطنی از تازیان . (ناظم ال...
هبرة. [ هََ رَ ] (ع مص ) بریدن برای کسی پاره ای از گوشت . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). «هبرناهم بالسیوف »؛ یعنی بریدیم مر...
هبرة. [ هََ رَ ] (ع اِ) مهره ای است که زنان مردان را بدان بند کنند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مهره ای است که مردان بدان بند کرده ی...
هبره .[ ] (اِخ ) از دیه های وراردهان . (تاریخ قم ص 137).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.