حبش 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḤBŠ 
    
							
    
								
        حبش . [ ح َ ب َ ] (اِخ ) [ درب  الَ ... ] در خطه ٔ هذیل  به  بصره  باشد. منسوب  به  قوم  حبش . و آنان  قومی  از حبشه  بودند که عمر رضی اﷲ عنه  ایشان  را در بصره  سکونت  داد. و آن  سوی  آن ، مسجد ابوبکر هذلی  واقع است . (معجم  البلدان ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        حبش  دانش . [ ح َ ب َ ش ِ ن ِ ] (اِخ ) ملاعلی . رجوع  به  دانش  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حبش  عمید. [ ح َ ب َ ش ِ ع َ ] (اِخ ) وزیر جغتای بن  چنگیز بود و افسانه های  چندی  راجع به  سکاکی  صاحب  مفتاح  و حبش  عمید هست . رجوع  بجزء 1 از ج  3...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین سهروردی، معروف به شیخ اشراق[۱]، شیخ مقتول و شیخ شهید[۲](۵۴۹–۵۸۷ ق / ۱۱۵۴–۱۱۹۱ م)...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        هبش . [ هََ ] (ع  مص ) فراهم  آوردن . (منتهی  الارب ). گردآوردن . جمع کردن .  ||  کسب  کردن  و ورزیدن  جهت  عیال . (ناظم  الاطباء) (اقرب الموارد) (معج...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        هبش . [ هََ ب َ ] (ع  مص ) لغتی  است  در هَبْش . کسب  کردن . (معجم  متن  اللغة).  ||  جمع کردن . گرد آوردن . (معجم  متن  اللغة).