اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حب عنبر

نویسه گردانی: ḤB ʽNBR
حب عنبر. [ ح َب ْ ب ِ عَم ْ ب َ ] (اِ مرکب ) از مخترعات حکیم مؤمن است که برای خوشبوئی دهان پادشاه ساخته است ، در تحفه گوید: جمعی کثیر از اطباء جهت نواب خاقان خلدآشیان صاحب قران به جهت این امر حبها ترتیب نموده هر یک بی علتی نبوده بعضی زود آب میشد، وبعضی با اندک وقتی نرم میشد و بعضی بدمزه بود، و این حب بغایت مستحسن طبع شد، و فی الواقع بیعدیل است : پنیر مایه ٔ اشتر اعرابی 12، عنبر اشهب 12، مشک 11، خصیة الثعلب 12، خولنجان 12، مصطکی 11، قرنفل 11، به قدر مغز فندق حب سازند و روزی یک عدد تناول نمایند و از عقب او شراب یا شیر تازه یا آب تره تیزک یا آب نخود خیسانیده بنوشند، و ازین حب تا نیم مثقال میتوان خورد و مرطوب المزاج زیاده میل میتواند نمود. (تحفه ٔ حکیم مؤمن باب 2 از قسم 2 ص 145 تهران 1277 هَ . ق .).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.