حبة
نویسه گردانی:
ḤB
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن جُوَین بن علی بن عبد تمیم بن مالک بن غانم بن مالک بجلی عرنی ، مکنی به ابی قدامة عُرَنی . ابن داود در رجال خود به جای جوین «جویه » آورده است . و در برخی نسخه های رجال شیخ طوسی «جویر» آمده و در قاموس نیز چنین است . و در اصابة «حبةبن جریر» آمده و ظاهراًصاحب ترجمه مراد است و نسبت او به عرینةبن عرین بن بدربن قسر است . شیخ در رجال خود گاهی او را در عداد اصحاب علی و گاهی از اصحاب حسن شمرده است . در محاسن برقی و خلاصة الاقوال علامة، از اصحاب علی و در رجال ابن داود در عداد صحابه ٔ علی و حسن شمرده شده . ابن حجر گوید: صدوق بود ولیکن اغلاطی دارد و غالی در تشیع بود. به سال 76 یا 77 هَ . ق . وفات یافت ، و صحبت نیافت .در میزان الاعتدال نیز او را غالی شمرده . او حدیث غدیر را روایت کرده است و ابوالعباس و ابوموسی آن را از وی نقل کرده و دومی گفته است که در آن زمان حبة مشرک بود، و این روایت او صحیح نیست چه در حجةالوداع (در سال 16 هَ . ق .) مشرکی با پیغمبر مسافرت نکرده است . و از سال نهم اصولا مشرکین از حج ممنوع شدند. رجوع به تنقیح المقال ج 1 ص 250 شود. طبرانی گوید: گویند او پیغمبر را دریافته . ابن عقدة در کتاب الموالاة داستان غدیر خم را روایت کرده ولی همه او را تضعیف کرده اند، به جز عجلی که او را توثیق کرده . صالح جزره گوید: متوسطالحال است . ساوجی گوید: در ضعف او کافی است که گفته است در صفین هفتاد نفر بدری با علی شرکت داشتند. او روایتهایی نیز از پیغمبر دارد و اگر راست بگوید بایستی صحابی باشد و حال آنکه او را از صحابه نشمرده اند. (الاصابة ج 2 ص 57 و 58) (قاموس الاعلام ترکی ).
واژه های همانند
۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن جریر. (و ظاهراً تصحیف جوین باشد). رجوع به الاصابة ج 1 ص 318 و حبةبن جوین شود.
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن جویر. رجوع به حبةبن جوین شود.
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن جویه . رجوع به حبةبن جوین شود.
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن حابس تمیمی . ابن ابی عاصم او را چنین یاد کرده و روایتی از او از پیغمبر نقل کرده . ولیکن صحیح حَیّة است . (الاص...
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن خالد. برادر سوأبن خالد خزاعی . ابن عبدالبر و ابن مندة و ابونعیم او را در عداد صحابه شمرده اند. (تنقیح المقال ج...
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن سلمة برادرشقیق بن سلمة. تابعی است . رجوع به حبةبن مسلم شود.
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن عابس . برخی او را در عداد صحابه شمرند و برخی حَیّة آورده اند. مجهول است .(تنقیح المقال ج 1 ص 250). رجوع به حبة...
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) ابن مسلم . ابن مندة و ابن عبدالبر وابونعیم او را در عداد صحابه شمرده اند. (تنقیح المقال ج 2 ص 251). عبدان او را یاد...
حبة. [ ح َب ْ ب َ ] (اِخ ) دختر مطلب بن ابی وداعة است ، مادر وی حبیبة دختر عقبةبن الحجاج سهمی است . با عبدالرحمان بن حارث بن نوفل بن حارث بن ...
حبة. [ ] (اِخ ) بنت قحطان . مادر اُدَد یکی از اجداد سیدالمرسلین است .