حجر بحری . [ ح َ ج َ رِ ب َ ](ترکیب  وصفی ، اِ مرکب ) 
 ۞  ابن البیطار گوید: قال  الغافقی  هو حجرٌ یوجد فی  ارض  المغرب  ترمی  به  امواج  البحر کثیراً و هو علی  شکل  الفلک التی  تغزل  فیها النساء. مجوف  علیه  حب  ناتی  من  اسفله الی  اعلاه . ان  شرب  منه  وزن  دانق  و هو عشر شعیرات  کسرالحصاة و فتتها. قال : و هذه  صفه  القنفذالبحری  و هو خرقة یرمی  بها البحر و قد تناثر شوکها و ذهب  ما فی  جوفها من  اللحم  و هی  کثیرة، بارض  المغرب  -انتهی . صاحب تحفه  گوید: جسمی  است  سفید مدور و صلب  و در جوف  او دانه ای  است  که  به  اعلی  و اسفل  حرکت  میکند و از سواحل  دریا خیزد و قسمی  از اکتمکت  است  و یکدانگ  تا دو دانگ او در تفتیت  حصاة هر عضو بغایت  مؤثر است  -انتهی .