اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حذر گرفتن

نویسه گردانی: ḤḎR GRFTN
حذر گرفتن . [ ح َ ذَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) عبرت گرفتن . برحذر شدن . احتیاط کردن :
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم خلق من از عاشقی حذر گیرد.

سعدی .


پایم از قوت رفتار فرو خواهد رفت
خنک آنکس که حذر گیرد و نیکو برود.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.