حذف
نویسه گردانی:
ḤḎF
حذف . [ ح َ ذَ ] (ع اِ) گوسپندان سیاه خرد. گوسفندان خرد. نوعی از گوسفندان سیاه ریزه ٔ بی دم و گوش از گوسفندان حجاز وجرش . (منتهی الارب ). || مرغابیهای کوچک . نوعی از بطهای خرد یا مرغی است . || زاغ خردکه آنرا خورند. (منتهی الارب ). غراب الزرع . غراب الزیتون . حاتم . غراب البین . || الحذف من الحب ؛ ورقه ، کذا فی العباب و نص اللسان : و حذف الزرع ؛ ورقه .
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حذف . [ ح َ ] (ع مص ) بیفکندن . افکندن . (دهار) (دستوراللغة). انداختن . (از منتهی الارب ). انداختن و افکندن چیزی را. || حذف از ذنب فرس ؛ گرفتن...
همتای پارسی این واژه ی عربی در اوستایی این است: دیتَرت ditart*** فانکو آدینات 09163657861
بنات حذف . [ ب َ ت ُ ح َ ذَ ] (ع اِ مرکب ) نوعی از گوسفندان حجاز که سیاه و کوچک اند. (از المرصع).
حذف شدن . [ ح َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) سقوط کردن . افتادن . افکنده شدن . انداخته شدن .
حذف کردن . [ ح َک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ افکندن . انداختن . اسقاط. بینداختن . بیفکندن . ساقط کردن .
این دو واژه عربی پارسی است و پارسی جایگزین آن دو اینهاست:
نیگْراک (سنسکریت: نیگرَهَنَ= حذف + پسوند یاتاکی (فاعلی) «اک»)
آتیکو (آتیک از سنسکریت: آتیک...
حذف مقابلی . [ ح َ ف ِ م ُ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) احتباک . نوعی حذف در اصطلاح نحویان است . رجوع به احتباک شود.
حضف . [ ح ِ ] (ع اِ) مار. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
هذف . [ هََ ذِ ] (ع ص ) مرد شتاب رو چابک . (منتهی الارب ). سریع حاد. (اقرب الموارد).
هزف . [ هََ ] (ع مص ) سبک یافتن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).