حربة
نویسه گردانی:
ḤRB
حربة. [ ح َ ب َ ] (اِخ ) ریگ زاری است منقطع و منفرد نزدیک وادی واقصه از نواحی قف از رغام .و گویند رمله ای است کثیرالبقر از بلاد هذیل . (معجم البلدان ) (مراصدالاطلاع ). موضعی به شام . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حربه بر دوش . [ ح َ ب َ / ب ِ ب َ] (ص مرکب ) که حربه بر دوش دارد. مسلح : میباش چو خارحربه بر دوش تا خرمن گل کشی در آغوش .نظامی .
حربه ٔ پیغمبر. [ ح َب َ ی ِ پ َ غ َ ب َ ] (اِخ ) رجوع به حربه ٔ نجاشی شود.