اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حریت

نویسه گردانی: ḤRYT
حریت . [ ح ُرْ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) آزادی . (دهار). آزادمردی . حَرار. حُرّی . آزاد شدن . آزادمرد شدن . (دهار). آزادگی : می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته ... و مکر و خدیعت بیدار و وفا و حریت در خواب . (کلیله و دمنه ). امابه مروت و حریت آن لایق تر که مرا بدین آرزوها برسانی . (کلیله و دمنه ). و ذکر حریت و حقگذاری او بدان مخلد گردیده آمد. (کلیله و دمنه ). || اصیل شدن . || آزاد شدن از قید بندگی و مملوکیت .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
حریت . [ ح ُرْ ری ی َ ] (ع اِ) زمین نرم ریگناک .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
هریت . [ هََ ] (ع ص ) فراخ . || فراخ کنج دهن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || زن هر دو راه یکی شده . (منتهی الارب ). || فرس هریت ؛ ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.