حسان
نویسه گردانی:
ḤSAN
حسان . [ ح َس ْ سا ] (اِخ ) ابن عبدالرحمان ضُبَعی صحابی است . (قاموس الاعلام ترکی ). ابونعیم گوید: بصری بود و با ابوموسی به اصفهان آمد و سپس داستانی از فتح اصفهان که در آن شرکت داشت و ملاقات با یهودیان اصفهان آورده است . و گوید از پدر خود عبدالرحمان روایت میکرد. (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 287).
واژه های همانند
۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حصان . [ح َ / ح ِ ] (اِخ ) نام کوهی از برقه از اعراض مدینه . و گویند نام کوهی خرد است بدانجا. (معجم البلدان ).
حصان البان . [ ح ِ نُل ْ] (ع اِ مرکب ) اکلیل الجبل . رجوع به این کلمه شود.