حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محبوب الزراد (السراد) کوفی . امامی شیعی مکنی به ابوعلی درگذشته ٔ 224 هَ . ق . او راست : «احادیث الجن و الانس »، «اخص الاعمال »، «تعبیر الرؤیا»، «تفسیر القرآن »، «جداول الحکمة»، «طبقات الرجال »، «علل الاحادیث »، «فضائل الاعمال »، «فضائل القرآن »، «الاحتجاج »، «الارضین »، «الازاهیر»، «الاسباب »، «الاشکال »، «والافانین »، «الانبیاء»، «الاوامر»، «البزائر»، «البلدان »، «التاریخ »، «التحذیر»، «التخویف »، «الترهیب »، «الجمل »، «الحدود»، «الحیرة و الصفوة»، «الحیوان و الاجناس »، «الدیات »، «الروایة»، «الریاضة»، «السماء»، «صوم الایام »، «الطلاق »، «الفتق »، «الفرائض »، «الفروق »، «القرائن »، «الکعبة»، «اللطائف »، «المآثر»، «ماخاطب اﷲ به خلقه »، «المحاسن »، «المحبوبات »، «المزاج »، «المشیخة»، «المصالح »، «معانی الحدیث و التحریف »،«المکروهات »، «النکاح » و «النوادر» در هزار برگ . (هدیة العارفین ج 1 ص 266) (ذریعه برای اسامی کتب او).
واژه های همانند
۱,۷۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
حسن اصفهانی . [ ح َ س َ ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) برادر حاج عبداﷲ عطار از شاعران سده ٔ یازدهم . نصرآبادی مثنوی «خروسیه » را بدو نسبت داده است . (ذریع...
حسن اصفهانی . [ ح َ س َ ن ِ اِ ف َ ] (اِخ ) نامش حسنعلی بود و متولی مزار شهیدیه محل قتل صفی میرزا صفوی به دست شاه عباس اول بود. احوال او د...
حسن اسکندری . [ ح َ س َ ن ِ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) قرشی عدوی . درگذشته ٔ پیرامون 640 هَ . ق . او راست : «الحبل البابلیة للخزانة الکاملیة» برای ملا کا...
حسن خراسانی . [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) شاعر. از فرزندان شیخ حسین داود، و از نزدیکان شیخ جعفر سروقد بوده است . احوال او در ذریعه (ج 9 ص 241)...
حسن خراسانی . [ ح َ س َ ن ِ خ ُ ] (اِخ ) شاعر. رجوع به رفیع قزوینی و ذریعه ج 9 ص 241 شود.
حسن خاکستری . [ ح ُ ن ِ ک ِ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حسن صورتی که رنگ آن چنان باشد که گوئی خاکستر بر آن مالیده باشند. صاحب آنندراج ...
حسن جوالیقی . [ ح َ س َ ن ِ ج َ ](اِخ ) زاویه ٔ قلندران قاهره را او ساخت و نزد کتبغافرمانروای مصر مقرب بود و در دمشق به بیماری استسقادر سال ...
حسن بلگرامی . [ ح َ س َن ِ ب ُ گ َ ] (اِخ ) او راست : احوال قاآنی شاعر که در 1346 هَ . ق . در هند چاپ شده است . (ذریعه ج 7 ص 61).
حسن بندینجی . [ ح َ س َ ن ِ ب َ ن َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ قاضی ، مکنی به ابوعلی بغدادی شافعی .درگذشته ٔ 425 هَ . ق . او راست : «الذخیرة» و «الجامع»...
حسن ایلخانی . [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) حسن ایلکانی . رجوع به حسن بزرگ شود.