اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسون

نویسه گردانی: ḤSWN
حسون . [ ح َس ْ سو ] (ع اِ) پرنده ای است که در اندلس آن را ابوالحسن گویند و مصریانش ابوزقایه یا ابوسقایه گویند. (صبح الاعشی ج 2 ص 76).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
حسون براقی . [ ح َس ْ سو ن ِ ب ُ ] (اِخ ) حسین بن احمدبن حسن . درگذشته ٔ 1332 هَ . ق . او راست : تاریخ کوفة که در 1357هَ . ق . در نجف به تصحیح ...
حصون . [ ح ُ ] (ع اِ) ج ِ حصن . (ترجمان عادل ). دزها. دژها. قلعه ها : معاقل و حصون هند بر دست لشکر او زیر و زبر گردید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ ...
حصون . [ ح َ ] (ع ص ) مرد پرهیزکار. (غیاث از لطایف ).
حصون تامار. [ ح ُ ] (اِخ ) (یعنی بریدن درخت را) همان عین جدی میباشد. (سفر پیدایش 14 : 7و 2 تواریخ 2 : 2). و آن از قدیم ترین شهرهای دنیا ومع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.